در حال مطالعه سایت eshia.ir در بخش کلام بودم که سخنی از آیت الله سبحانی نظرم را جلب کرد. ایشان در بحث کلامی خود با موضوع تکفیر در تاریخ ۲۸ مرداد ۱۳۹۳، نظرشان را در مورد وحدت وجود اینگونه بیان کرده‌اند:

 

اگر کسی این شعر را که از حلاج است بخواند: «روا باشد انا الحق از درختی، چرا نبود روا از نیک بختی» نمی‌توان به صرف خواندن این شعر، او را مرتد و کافر خواند. باید بدانیم که مراد او از آن شعر چه بوده است. وحدت وجود سه معنی دارد و تا ثابت نشود که او آن معنای کفرآمیز را قصد کرده است نمی‌توان او را کافر نامید.

وحدت وجود سه معنا دارد:

معنای اول اینکه مفهوم وجود واحد باشد. این کلام صحیح است زیرا وجود که به معنای هستی است و در مقابل عدم که نیستی است قرار دارد یکی بیشتر نیست.

معنای دوم: اگر او وحدت حقیقی را اراده کرده باشد یعنی بگوید که حقیقت وجود یکی است ولی مراتب آن متفاوت است. حقیقت وجود به معنای طرد عدم است یعنی چیزی که عدم نیست. وجود، در یک مرتبه واجب است و در یک مرتبه ممکن و در یک مرتبه خالق است و در یک مرتبه مخلوق در حالی که همه‌ی آن‌ها موجود هستند یعنی معدوم نیستند. این کلام نیز صحیح است و اراده‌ی آن موجب کفر نمی‌شود.

معنای سوم: اگر کسی وحدت وجود و موجود را قائل شود یعنی بگوید: هم وجود یکی است و هم موجود. (بر خلاف قول قبل که عبارت بود از وحدت وجود و کثرت موجود). چنین کسی قائل است که همه‌ی عالم همان خداست و خداوند در قالب این موجودات خود را نشان داده است. چنین کسی مسلما کافر است.

 

 

به این ۲ نکته توجه نمایید:

۱- درج نظر ایشان لزوما به معنای تأیید نیست بلکه صرفا از این جهت که ایشان از عالمان برجسته و مشهور معاصر هستند نظرشان را اینجا قرار داده ام.

۲- مطالب درج شده در سایت eshia.ir را از دست ندهید؛ انصافا مدیران این سایت کار بزرگی انجام داده اند.