اصلی ترین نکات جلسه سوم
۱ـ هر شناختی باعث بهرهمندی ما نمیشود، شناخت باید حتماً صحیح باشد.
۲ـ شناخت صحیح قرآن کریم، در پرتو معرفی آن توسط خداوند و اولیاء او حاصل میشود.
در این جلسه میخواهیم به شناخت قرآن در پرتو تعالیم الهی بپردازیم.
نکتهی مهمی که در جلسه گذشته به آن اشاره کردیم این بود که نباید گمان کنیم که قرآن کریم صرفاً یک کتاب عربی، همچون سایر کتب عربی است. اگر معرفتمان به قرآن کریم تا به حال اینگونه بوده، احتمالاً گرفتار نتایجی شبیه به آن چه در ادامه میآید، بودهایم:
۱ـ من که زبان عربی بلد نیستم، پس چندان نمیتوانم از قرآن بهرهمند شوم.
۲ـ راه بهرهمندی از قرآن کریم، خواندن ترجمه آیات است.
۳ـ این کتاب چون در میان اعراب نازل شده است عربی بوده و الا اگر در ایران نازل میشد، حتماً فارسی بود.
مبنای تمامی این گونه سخنان و نتایج، قیاس کردن قرآن کریم و خالق آن با کتابهای دیگری که توسط انسانها نوشته شده است میباشد. در جلسه پیش به کتاب «الاعتقادات» شیخ صدوق به عنوان نمونه اشاره کردیم.
بنابراین ما باید ویژگیهای قرآن را از زبان اولیاء خدا یاد بگیریم. ببینیم آن بزرگواران در مقام توصیف قرآن چه فرمودهاند.
ویژگیهای قرآن کریم
به نظر میرسد اولین و اساسیترین ویژگی قرآن کریم که ما میبایست به آن توجه ویژهای داشته باشیم، «کلام الله» بودن آن است.
قصد نداریم به صورت مفصل به تبیین این صفت بپردازیم، خودتان کمی در مورد آن تأمل کنید، چه نتایجی میگیرید؟
برای اینکه راحتتر بتوانید نظر دهید، باید به یک نکته مهم توجه کنید؛ آن نکته این است که اصولاً در عالم مخلوقات، خداوند متعال چیزهایی قرار داده که به صورت مستقیم به او منسوب هستند، این مقولات اولاً به جهت همین انتساب مستقیم به خداوند، از سایر مخلوقات ممتاز بوده و شرافت دارند.
مثلاً در میان تمامی خانههای روی زمین تنها یک خانه است که خداوند آن را به خودش نسبت داده و تعبیر «بیت الله» در مورد آن به کار رفته است، آن خانه کعبه است. همه ما از عظمت «کعبه» در میان مسلمانان آگاه هستیم. همه برای آن احترام بالایی قائل هستیم. خانهی کعبه ویژگیهایی دارد که آن را از سایر خانههای روی زمین متمایز میکند. روشن است که خداوند متعال اصلاً مادی و جسمانی نیست که نیاز به داشتن سرپناه یا خانه داشته باشد، اما با این حال به ما مکانی را معرفی کرده است که این مکان نزد او بسیار شریف است، آن چنان شریف است که آن را به خود نسبت داده است. به سبب همین انتساب و شرافت، احکام بسیار ویژهای هم دارد.
مثلاً نگاه کردن به کعبه ثواب دارد؛ امام باقر علیه السلام فرمودند:
هر کس به کعبه نگاه کند، مادامی که نگاهش را بر نگرداند، برایش ثواب نوشته و خطاهایش را پاک میکنند.
[بحارالانوار، ج۹۶، ص۶۵]
ملاحظه میکنید. خانهی منتسب به خداوند با خانههای ما متفاوت است. فرض کنیم میخواستیم خانهی خدا را با خانههای خود قیاس کنیم. احتمالاً فکر میکردم چون خانه است، پس داخل شدن به آن موضوعیت دارد، لذا سعی میکردیم به هر نحو ممکن داخل در آن جا شویم. آیا هرگز به دور آن میچرخیدیم؟
اینجا بحث ما این نیست که خداوند متعال، داخل شدن را هم مهم قرار داده یا نه، بلکه بحث ما بر سر این موضوع است که ما بیاییم و با ذهنیات خود برای چیزهایی که منتسب به خداوند است، قیاس کنیم و حکم جاری کنیم. آیا از نظر ما و بدون در نظر گرفتن تعالیم معصومین علیهم السلام، نگاه کردن به کعبه با ارزش بود؟ آیا اگر ما بودیم و تعالیم الهی نبود، ما هرگز متوجه ارزش و اهمیت نگاه به کعبه میشدیم؟ آن هم به این اندازه که نگاه کردن آن موجب بخشش گناهان شود؟ هرگز!
با در نظر گرفتن این توضیح، باز میگردیم به بررسی صفت «کلام الله» بودن قرآن کریم.
نتیجهای که میگیریم این است که قرآن کریم، با سایر سخنان بشری متفاوت است. گویی سِنخش فرق می کند. شرافت بسیار بالایی دارد. به راحتی نمیتوان صفات کلامهای بشری را به آن هم نسبت داد. نه تنها به راحتی نمیتوان، بلکه اصلاً نباید این کار را کرد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در مورد قرآن کریم فرمودهاند:
برتری قرآن بر سایر سخنان، همچون برتری خداوند بر مخلوقاتش است.
[مستدرک الوسائل، ج۴، ص۲۳۷]
این سخن پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله بسیار مهم و کلیدی است. ایشان کسی هستند که ما به واسطهیشان با قرآن آشنا شدیم. بنابراین بدون تردید بهترین کسی هستند که میتوانند قرآن را برایمان توصیف کنند.
برای فهم این سخن باید از خودمان بپرسیم که برتری خداوند متعال نسبت به مخلوقاتش به چه اندازه است؟ به هر اندازه خداوند از مخلوقاتش برتر است، کلام او نیز از کلام مخلوقاتش برتر خواهد بود.
آیا با این وصف، میتوان هر روشی را که برای انس و بهرهمندی با نوشتههای بشری به کار میبریم، در مورد قرآن هم به کار بریم؟
آیا میتوان گفت: «چون زبان عربی بلد نیستیم پس خواندن آیات قرآن که به زبان عربی است، بیفایده است.»؟ قطعا نه؛ روشن است که منشأ همه این نظرات و شبهات از کجاست. به نظر میرسد شما هم میتوانید حدس بزنید. بله، منشأ همه این سخنان در این است که ما قرآن را همانند سایر سخنان انگاشتهایم و لذا گمان کردیم که بهرهمندی از قرآن در گرو فهم ترجمه و معنای الفاظ موجود در آن است، در حالی که ابداً اینگونه نیست.
قرآن کریم نور است، هدایت است، از بین برندهی تاریکیهاست، شفادهنده است، راهی است که کسی را گمراه نمیکند. [مستدرک الوسائل، ج۴، ص۲۵۸ – نهج البلاغه، خطبه۱۹۸]
آیا کلامهای دیگر هم اینگونه هستند؟
ما گمان میکردیم برای بهرهمندی از قرآن کریم حتماً باید به گونهای متوجه معانی الفاظ آن بشویم، در حالی که معصومین به ما یاد میدهند که نگاه کردن به آن هم فضیلت دارد تا جایی که حتی اگر حافظ قرآن هستیم بهتر است با نگاه کردن به قرآن، آن را بخوانیم تا اینکه بدون نگاه کردن و از حفظ بخوانیم. [وسائل الشیعه، ج۶، ص۲۰۴]
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به ما یاد دادهاند که بهتر است قرآن را با صدای زیبا بخوانیم، ولی ما گمان میکردیم که: «چه فرقی دارد؟ انسان باید بفهمد نه اینکه فقط زیبا بخواند.»!